سلام. خواب دیدم توی حیاط خونه همسایه ی قسمتی از دیوار ک بلند بود حلقه ای قایم کرده بودم ک خودمم ب سختی برش میداشتم. وقتی میخاستم از دیوار برم بالا یاد ی عشقی در گذشته بودم و از اینکه ب من توجه کرده بود چقدر خوشحال بودم(در گذشته. زمان رابطه) انگار رابطه در زمان حال وجود نداشت یا دوری اتفاق افتاده بود. وقتی حلقه رو برداشتم. ی حلقه طلایی بود ک پوسته شده بود. نگاهش کردم گذاشتم سر جاش اومدم پایین. دوباره فکر کردم ک وقتی پوسته و خراب شده چرا دوباره باید قایمش کنم باید بر دارم و بندازمش. پسر همسایه اومد تو حیاط. من ی کاری داشتم تو اون خونه برای همین از دیدنم تعجب نکرده بود. بیدار شدم
امتیاز دهید:
۱
۲
۳
۴
۵
امتیاز شما ثبت شد. با تشکر
۲ فروردین ۱۴۰۱ - ۱۸:۱۹