شور و شوق کودکان برای رسیدن به روزهای عید بسیار زیاد است. معمولا پدر و مادرها برای شیرینتر شدن زندگی فرزندشان و افزایش تعالی و رشد او، سعی میکنند تا در نزدیکی نوروز، شعر درباره عید نوروز پیدا کنند و به کودکشان بیاموزند. معمولا آموختن یک شعر عید نوروز، حس آشنایی کودک با آداب و رسوم کهن ایرانی را نیز بیدار میکند. خواندن شعر عید نوروز مبارک برای اقوام و دوستان نیز، از شیرینی خاصی برخوردار است. تشویق کودک به خواندن شعر درباره عید نوروز، حس مطلوبی در کودک ایجاد میکند و انگیزه برقراری ارتباط موثر اجتماعی برای کودک میشود. سعی کنید شعر نوروز حافظ، شعر کودکانه هفت سین با آهنگ یا شعر کودکانه عمو نوروز را به کودکتان بیاموزید و در رشد اجتماعی به او کمک کنید.
بهترین شعر بهار کودکانه
شاید پیدا کردن شعر کودکانه هفت سین با آهنگ یا شعر نوروز حافظ و شعر عمو نوروز برایتان کمی دشوار باشد. به همین دلیل تشریفینو با جستجوی برترین شعر عید نوروز مبارک و آسان ترین شعر کودکانه عمو نوروز، مجموعهای را برای شما تدارک دیدهاست تا با استفاده از آن، یک شعر عید نوروز را مشاهده کنید و به کودکتان بیاموزید.
حتما بخوانید: آموزش تزیین تخم مرغ هفت سین 1400 - ایده تزیین تخم مرغ رنگی نوروز
بهار یواش یواش می آد
بازم صدای پاش می آد
حسنی صداشو می شنوه
خنده روی لباش می آد
حسنی بهارو دوست داره
شکوفهها شو دوست داره
وقتی که بلبل می خونه
حسنی صداشو دوست داره
خوب می دونه فصل بهار
فصل گل و شاپرکه
دلش می خواد داد بزنه
عید شما مبارکه
می خواد خودش مثل بهار
نو بشه و تازه بشه
تو دفتر نقاشیاش
عکس بهارو بکشه
«شکوه قاسم نیا»
تو کوچه و محله پر شده از عطر یاس
تو شاخه درخت ها شکوفه های گیلاس
خانه مادر بزرگ شلوغ و پر هیاهو
محله قدیمی کوچه های تو در تو
تو جشن عید نوروز نقل و نبات و آجیل
اول میریم دیدن بزرگترهای فامیل
بهار رسیده از راه با عطر و بوی نسیم
یکی یکی به فامیل نوروزو تبریک می گیم
پدر بزرگ دوباره به همه عیدی میده
بچه ها شاد و خندون دوباره جشن عیده
بر شاخه شکوفه
خوش چشم باز کرده،
گنجشک در کنارش
آواز ساز کرده:
فصل بهار این است
او دایهی زمین است
خورشید رنگ و بویی
دیگر به باغ داده،
از گل به دست شاخه
صد چلچراغ داده:
فصل بهار این است،
او دایهی زمین است.
تا آن هوای وحشی
آرام و نرم گشته،
قلب زمین دوباره
پر شور و گرم گشته:
فصل بهار این است،
او دایهی زمین است.
آورده از سر کوه
باد ابر و ابر باران،
داده عجب صفایی
باران به کشتزاران
فصل بهار این است،
او دایهی زمین است.
خاموشی و سیاهی
از خاک و آب رفته؛
آواز و روشنایی
تا آفتاب رفته:
فصل بهار این است،
او دایهی زمین است.
شعر کودکانه سکه
من سکه ام چه زیبا
زینت جیب بابا
با افتخار نوروز
می شم فراری یک روز
نزدیک عید نوروز
با طبل حاجی فیروز
عید شـما مبارک
شعر کودکانه سنبل
من سنبلم من سنبلم
همنشین با بلبلم
وقتی میام بـه بستان
باغبون میشه چه خندان
نزدیک عید نوروز
با طبل حاجی فیروز
عید شـما مبارک
شعر کودکانه سنجد
من سنجد لباس گلی
سرخ سفید وتپلی
باناز و اطوار و ادا
مینشینم پیش شـما
نزدیک عید نوروز
با تبل حاجی فیروز
عید شـما مبارک
شعر کودکانه سیر
من سیر مو لذیذم
یک کمی تند وتیزم
نزدیک عید نوروز
با طبل حاجی فیروز
عید شـما مبارک
شعر کودکانه سیب
اسم شریف من سیب
خوشمزه بی حریف
ای آقای زمستون
من اومدم بـه میدون
نزدیک عید نوروز
با طبل حاجی فیروز
عید شـما مبارک
سبزه رو بیار
آچین و واچین
نوروز آمده
سفره رو بچین
دستاتو وا کن
بالا بیار
شکر خدا رو
بـه جا بیار..
نوروز آمده
فصل بهاره
نم نم بارون
داره می باره
ماهی کوچیک
تو سفرمون
داره میگه کـه:
فصل بهاره…
دستاتو وا کن
بالا بیار
شکر خدا رو
بـه جا بیار
شعر سفره هفت سین
سنجد و سیب و سركه
چند تخمِ مرغ رنگی
با سمنو و سركه
چه سفره ی قشنگی
با یك قرآنِ زیبا
كنار تنگِ ماهی
همراهش سیر و سبزه
چیده شده چه عالی
منتظر مهمونیم
بـه فكر هم می مونیم
با خوشحالی ؛ همیشه
شعر های شاد می خونیم
با صحت و سلامت
هفت سین ما كامله
اگر كه خوش نباشیم
تعطیلاتِ ما مشكله
شعر کودکانه سنجد
من سنجد لباس گلی
سرخ سفید و تپلی
باناز و اطوار و ادا
مینشینم پیش شـما
نزدیک عید نوروز
با تبل حاجی فیروز
عید شـما مبارک
شعر کودکانه آینه
من آینه ام آینه
خودتو تو من نگاه کن
شانه بزن بـه موهات
عید دیدنی رها کن
عید شـما مبارک
شعر کودکانه سبزه
من سبزه ی قشنگم
با سرماها می جنگم
وقتی میام بـه دنیا
بستان می شه چه زیبا
نزدیک عید نوروز
با طبل حاجی فیروز
عید شـما مبارک
شعر هفت سین
آب شده برف كوچه
بهار می آد دوباره
مامان جونم تو بشقاب
سبزه داره می كاره
دوباره دنیای ما
نو می شه زیبا می شه
سفره ی هفت سین عید
تو خونه ها وا می شه
سبزه رو بیار
آچین و واچین
نوروز آمده
سفره رو بچین
دستاتو وا کن
بالا بیار
شکر خدا رو
بـه جا بیار..
نوروز آمده
فصل بهاره
نم نم بارون
داره می باره
ماهی کوچیک
تو سفرمون
داره میگه کـه:
فصل بهاره…
دستاتو وا کن
بالا بیار
شکر خدا رو
بـه جا بیار
شعر کودکانه آینه
من آینه ا م آینه
خودتو تو من نگاه کن
شانه بزن بـه موهات
عید دیدنی رها کن
عید شـما مبارک
شعر کودکانه شمع
شمع هستم و پر نورم
با شادی ها پرنورم
من میشینم کنارتون
تا روشن بشه دلاتون
عید شـما مبارک
شعر هفت سین کودکانه
سبزه بیار سیر بیار
سیب و سماق گیر بیار
سنجد و سرکه پیدا کن
در وسط سفره گذار
وقتی کـه گوید ان عمو
آی سمنو آی سمنو
صداش بزن بیاد جلو
کاسه بده بخر ازو
ماهی و آردو آب وشیر
سبزه و گل، نان و پنیر
شمع و گلاب، خوب بیار
هرچیزی لازمه بیار
سفره بینداز بـه زمین
تمام سین ها رو بچین
کاسه بـه کاسه ظرف بـه ظرف
درست و پاکیزه بچین
تا با خوشی سال دگر
با شادی و بی دردسر
آسوده زندگی کنی
از غم و غصه بی خبر
به به! به عید نوروز
بهاریه شب و روز
رسیده فصل پیک نیک
برید به پارک نزدیک
سرسره ها و تاب ها
منتظرن، بچه ها!
فصل بهار که میشه
دیگه سرما نمی شه
نه کاپشن و نه کلاه
نه دستکشای راه راه
با یک لباس راحت
تو چمن و طبیعت
توپ بازی و تاب بازی
کنار جوی آب بازی
بهاره آی بهاره
به به! چه کیفی داره
کلاغه روی دیوار
صدا میکرد قار و قار
میگفت خبر خبردار
اومده فصل بهار
هوا شده پاک پاک
سبزه دراومد از خاک
برفها دیگه آب شدن
چشمهها پر آب شدن
بهار و عید نوروز
آمده اند از امروز
در این بهار زیبا
دنیا شده با صفا
نارون به باد گفت
ای دم تو گرم
آمدی که بر تنم کنی
آن حریر نرم
با تو هر نفس بهار
میدمد به پیکرم
آمدی خوش آمدی بیا
با تو می شود بهار باورم
باد رقص کرد گرد نارون
سر به سر پر از جوانه شد
باغ خنده کرد و گل دمید
نارون بهار را نشانه شد
خبر خبر خبردار
گل آمده به بازار
یکی دو تا نه، ده تا
نه ده، نه صد، چه بسیار
به برف و سرما گفته
برو خدا نگهدار
خبر خبر شبانه
درخت زده جوانه
دوباره بر سرش بست
شکوفه دانه دانه
به روی شاخه ای ساخت
پرستو آشیانه
خبر خبر خبرهاست
میان باغ غوغا
کدام را بگویم؟
که هر چه هست زیباست
خلاصه خبرها
بهار خوب و زیباست
آهای آهای بهاره
عید اومده دوباره
گل های زرد و لاله
روییده هر کناره
بهاره و بهاره
بهار صفا میاره
بلبل به روی شاخه
گنجشکه رو چناره
بهاره و بهاره
چه عطر و بویی داره
بازار سبزه و گل، ببین چه قدر شلوغه
وقتی میگن بهاره یک حرف بیدروغه
رفتن به دشت و صحرا چه کیفی داره هر سال
پرواز پروانهها، قشنگه با دو تا بال
با صحت و سلامت خدا را شکرگزاریم
با هوای بهاری، ما چیزی کم نداریم
سیر و سماق و سرکه، سنجد و سیب و سنبل
سفره شده پر از سین، دنیا شده پر از گل
رسیده فصل بهار، عید اومده دوباره
بارون شور و شادی از آسمون می باره
کنار هم بمونیم، مثل گل و شاپرک
حالا بگیم با خنده عید شما مبارک
بهار که از راه میرسه
درختا از خواب پا میشن
غنچهها لب باز میکنن
قاصدکا پیدا می شن
راهی می شن رودخونهها
برکهها رو جا میذارن
به آرزوشون میرسن
قدم به دریا میذارن
گوشه ایوون بهار
قناری آواز می خونه
یه لحظه آروم می گیره
از ته دل باز می خونه
بهار به شیشه میزنه
پنجره ها رو وا کنین
زمین پر از قشنگیه
آسمونو صدا کنین
آهای آهای خبر دار
چند تا شیرینی بردار
رسیده از راه دور
فصل قشنگ بهار
تموم شده تابستون
پاییز برگ ریزون
بارون و برف و سرما
تو چله زمستون
ببین تو باغ و صحرا
شکوفه ها وا شدن
رو شاخه ها دوباره
بلبلا پیدا شدن
عید شده آی عید شده
خبر داده قاصدک
آی بچه ها بچه ها
عید شما مبارک
بهار اومد دوباره
همراش یه کوله باره
هزار تا سبزه و گل
تو هر زمین می کاره
یه تاج پر شکوفه
روی درخت می ذاره
برای ما بچه ها
شادی و شور میاره
بوی بهشت می گیره
هر جه که پا می ذاره
از آسمان ابری
بارون و در می باره
مامان برام می دوزه
لباس خوش قواره
رو دامنش می دوزه
هزار هزار ستاره
بهار یه فصل نازه
هرگز همتا نداره
حتما بخوانید: نوروز در چه کشورهایی برگزار می شود؟ نوروز در کشورهای مختلف
شعر حاجی فیروز
حاجی فیروز یکی از شخصیتهای افسانهای در ایران کهن بوده است که در کنار عمو نوروز نوید آمدن بهار و سال نو را میدهد. اشعاد حاجی فیروز براساس استایل قرمز با سر و صورت سیاه حاجی فیروز نوشته شده است. در ادامه میتوانید این اشعار را بخوانید.
حاجی فیروزه
سالی یه روزه
همه می دونن
منم می دونم
عید نوروزه
بشکن بشکنه بشکن
من نمی شکنم بشکن
اینجا بشکنم یار گله داره
اونجا بشکنم یار گله داره
این سیاه بیچاره چه قدر حوصله داره
بشکن بشکنه بشکن
من نمیشکنم بشکن
اینجا بشکنم یار گله داره
اونجا بشکنم یار گله داره!
این سیاه بیچاره چقد حوصله داره
حاجی فیروزه
سالی یه روزه
همه میدونن
منم میدونم
عید نوروزه
ارباب خودم سلام علیکم
ارباب خودم سرتو بالا کن
ارباب خودم من ونگاه کن
ارباب خودم یک لطف به ما کن
ارباب خودم بز بز قندی
ارباب خودم چرا نمیخندی ؟
باز دوباره اومد عید نوروز
باید بخونه این حاجی فیروز
بر تن بکنم پیرهن رنگی
در دست بگیرم دایره زنگی
فریاد بزنم مژده که عید شد
زمستون باز نصیب جن و غیب شد
مژده بدم ای مردم بازار
بیدار بشین از خواب دلازار
بر پا بکنین هل هله و شور
با شمام بهار داره میاد زود
این مشکله این حقیر هر سال
خیلی سخته تا بیدار بشن مردم بازار
چاره ندارم تا روز نوروز
باید بخونه این حاجی فیروز
ابراب خودم سامبولی بلیکم
ابراب خودم سرتو بالا کن
ابراب خودم از خواب بیدار شو
ارباب خودم همراه ما شو
با بنده که چند صد ساله هستم
دستتو بیار بزار تو دستم
با همدیگه یک صدا بخونیم
بعد از این دیگه با هم بمونیم
عید نوروزه و حاجی فیروزه
حاجی فیروزه سالی یه روزه
ابراب خودم، سامبولی غلیکم
ابراب خودم، سرتو بالا کن
ابراب خودم، بزبز قندی
ابراب خودم، چرا نمی خندی
ابراب خودم، فصل بهاره
ابراب خودم، موقع کاره
ابراب خودم، بلند شو خوش باش
ابراب خودم، دیگه نمی آد جاش
ابراب خودم عمری که هی شد
بگو کی اومد و گذشت و طی شد
حاجی فیروز اومده سرتو بالا کن
عید نوروز اومده سرتو بالا کن
پر شده باغ و گلستان ز شکوفه
بلبل از راه اومده لونه شو نیگا کن
کوچه باغای قشنگ ده شمرون
یاکه آبادی های آباد ایروون
همه از شور و امید پر می شه وقتی
میخونه حاجی فیروز با لب خندون
ابراب خودم، سامبولی علیکم
ابراب خودم، سرتو بالا کن
ابراب خودم، بزبز قندی
ابراب خودم، چرا نمی خندی
ابراب خودم، فصل بهاره
ابراب خودم، موقع کاره
ابراب خودم، تو کنج هشتی
ابراب خودم، پس چرا نشستی
رنگ صورتت سیاه اما
قلب پاک تو، یه رنگ با ما
وقتی میخونی، با رنگ شادت
همه جمع میشن از اینجا و آنجا
حاجی فیروز بخون صدات قشنگه
رختای تنت، رنگ و وارنگ
صدای دایره ات، نوای شادیست
می خونه باهات هرکی زرنگه
حاجی فیروز اومده سرتو بالا کن
عید نوروز اومده سرتو بالا کن
پر شده باغ و گلستان ز شکوفه
بلبل از راه اومده لونه شو نیگا کن
ارباب خودم سلام و علیکم
علیکم السلام پیر شی ایشالا
ارباب خودم سرتو بالا کن
توی هردوچشام نمیری ایشالا
ارباب خودم به من نیگا کن
ارباب خودم بزبز قندی
ارباب خودم چرا نمیخندی؟
ارباب خودم گلی به جمالت
از کجا بگم وصف کمالت
حاجی فیروزم
بله
سالی یه روزم
بله
حاجی فیروزم
بله
مثه نیم سوزم
بله
بشکن بشکنه
بشکن
من نمیشکنم!
بشکن
من نمیتونم
میتونی
چجوری بشکنم؟
تق تق
چطوری بشکنم؟
تق تق
اینجا بشکنم یار گله داره
اینجا بشکنم یار گله داره
اونجا بشکنم یار گله داره
این عاشق بیچاره چقدر حوصله داره
تکست و متن آهنگ حاجی فیروزه سالی یه روزه مرتضی احمدی
حاجی فیروزم
بله
سالی یه روزم
بله
سالی که گذشت سال بد بود
سالی که گذشت سال بد بود
سالی بد و بد زبد بدتر بود
ای سال برنگردی
بری دیگه برنگردی
مردارو اخته کردی!
مردارو اخته کردی
زنارو شلخته کردی
دکونارو تخته کردی
همرو خسته کردی
ای سال برنگردی بری دیگه برنگردی
درسایه ی ایزد تبارک عید همگی بوَد مبارک
یاحق
یاهو
هرکی به کاری مشغول
پولی بریز تو کشکول
یاحق
یاهو
همه ی روزتان پیروز…
ارباب خودم سلامو علیکم
ارباب خودم سرتو بالا کن
ارباب خودم مردم ایران
بچه ها و پیرها و جوانان
ارباب خودم چشما رو بازکن
نوروز اومده اخما رو بازکن
ارباب خودم پسته و بادوم
مژده ای دارم برای مردوم
ارباب خودم کشک و بادمجون
همه چیزها میشه ارزون ارزون
تخممرغ و گوشت فط و فراوون
روغن و برنج و نفت و صابون
ارباب خودم فلفل ریزه
لباس بچهها چه قدر تمیزه
بازی در میارن توی کوچه
جیباشون پر از نقل و کلوچه
ارباب خودم خسته نباشی
سالی را تو پشت سر گذاشتی
یادمون نره آنچه گذشته
ارباب خودم فندق و پسته
مثل گلی بر سبزه نشسته
قربونش برم کارش درسته
دست از خوبیها هنوز نشسته
ارباب خودم عیدت مبارک
زیر سایه ایزد تبارک
حتما بخوانید: هفت سین نماد چیست؟ معرفی کامل سین های نوروزی +تاریچه هفت سین
خلاصه مطلب
با آموزش شعرهای کودکانه مناسبتی، میتوانید ذهن کودکتان را به چالش بکشید. اشعار نوروزی به کودک کمک میکند تا در دید و بازدیدهای عید حرفی برای زدن داشته باشد و روابط اجتماعی خوبی به وسیله آن کسب کند.